روستایی که هیچ انشان را ندیده روستایی که هیچ انشان را ندیده عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و برای آنان معنا و مفهومی نداردمهمان نواز هستند به شرطی که احدی از ن قصد ورود به روستای آنان را نداشته باشد همانطور که تا کنون کسی از دنیای بیرون ن آنان را ندیده است کد خبر ۱۵۰۵۰۲ تاریخ انتشار ۰۷ اسفند ۱۳۸۹ ۱۲۱۴ مهر روستای ایستا واقع در شهرستان طالقان شاید مرموزترین روستای ایران باشد، روستایی در خاک البرز که مردمانش در زمان توقف کرده اند به گزارش مهر سکوت حکمفرماست و کسی کاری به کار کسی ندارد در کوچه ها اثری از رد پای تکه آهنهایی که در شهر خودرو نامیده می شود نیست مردمانی که چون تابلو نقاشی زندگی و آداب و رسوم گذشته را در عصر ارتباطات یدک می کشندنه تنها شبها پای تلویزیون نمی نشینند که به شب نشینی هم اعتقادی ندارند عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و برای آنان معنا و مفهومی نداردمهمان نواز هستند به شرطی که احدی از ن قصد ورود به روستا
روزی هیزم شکنی در یک شرکت چوب بری دنبال کار می گشت و نهایتاrdquo توانست برای خودش کاری پیدا کند حقوق و مزایا و شرایط کار بسیار خوب بود، به همین خاطر هیزم شکن تصمیم گرفت نهایت سعی خودش را برای خدمت به شرکت به کار گیرد رئیسش به او یک تبر داد و او را به سمت محلی که باید در آن مشغول می شد راهنمایی کرد روز اول هیزم شکن ۱۸ درخت را قطع کرد رئیس او را تشویق کرد و گفت همین طور به کارش ادامه دهد تشویق رئیس انگیزه بیشتری در هیزم شکن ایجاد کرد و تصمیم گرفت روز بعد بیشتر تلاش کند اما تنها توانست ۱۵ درخت را قطع کند روز سوم از آن هم بیشتر تلاش کرد ولی فقط ۱۰ درخت را قطع کرد هر روز که می گذشت تعــداد درخت هایی که قطع می کرد کمتر و کمتر می شد پیش خودش فکر کرد احتمالاrdquo بنیه اش کم شده است پیش رئیس رفت و پس از معذرت خواهی گفت که خودش هم از این جریان سر در نمی آورد رئیس پرسیدrdquo آخرین باری که تبرت را تیز کردی کی بود؟rdquo هیزم شکن گفتrdquo تیز کردن؟ من فرصتـی برای تیز کردن تبرم نداشتم تمام وقتم را صرف قطع
آخرین جستجو ها